طلاق عاطفی چیست و علل و عوامل به وجود آمدن طلاق عاطفی چه می باشد؟ یاسا | porseshneshan
از این رو، بچهها نهتنها از رابطۀ سالم والدین خود محروم میشوند، فداکاری، صمیمیت، عشق، ایثار و فداکاری و در یک کلام درس زندگی را نمیآموزند. بیش از نیمی از مشارکتکنندگان در این پژوهش اشارههایی دال بر آشفتگیهای روحی خود داشتهاند. ازنظر پژوهشگر رابطۀ والد-فرزندی ناکارآمد درسایه تعاملهای زناشویی عاری از عطوفت، همراهی، حمایت کافی و امنیت روانی مانعی برای رشد هویت سالم و درنهایت، شکلگیری شخصیت سالم فرزندان محسوب میشود. درنتیجۀ تعارضهای حلنشدنی و تکراری، امنیت روانی فرزندان متزلزل میشود که این امر نقش بسزایی در ناتوانی آنها در مدیریت هیجاناتشان دارد. بدیهی است که سپریکردن زندگی درفضایی فرسایشی و سرشار از هیجانهای ناخوشایند با اثرگذاری نامطلوب روی خلقوخوی فرزندان، بهزیستی روانشناختی آنها را با تهدیدی جدی مواجه میکند.
3- پيشينه تحقیقات داخلی و خارجی در مورد طلاق عاطفی
در این صورت طلاق عاطفی با سرعتی بیشتر به پیش می رود و افراد را به سمت تصمیمات گزنده و نه چندان درست سوق می دهد. فردی که دچار طلاق عاطفی شده است به خود و سلامت فردی خود بیتوجه میشود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری میدهد؛ وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و مسئولیتهای خود را در مقابل دیگر افراد خانواده به سردی و بیهیچ میل و رغبتی انجام میدهد. اما بیشترین میزان طلاق عاطفی در سالهای اول ازدواج رخ میدهد، وقتی کمکم بچهها به جمع خانواده اضافه میشوند و زوج سرگرمی بیشتری نسبت به قبل دارند. این مسئله کمتر احتمال دارد ولی با بزرگتر شدن بچهها باز هم احتمال طلاق عاطفی پررنگ میشود. مضامین فرعی این بخش ازسوی تعداد فراوانی از مشارکتکنندگان تحقیق گزارش شده است.
مقاله طلاق عاطفی pdf
عامل اصلي مشكلات عصبي و بهداشتي و امنيتهاي اجتماعي و جنسي
فراواني كه دامن گير بشريت شده است همين شهوتراني و عنان گسيختي عده اي از
انسان نمايان است ، كه البته نخستين قرباني اوج افزون طلبي ها خود آنان و
خانواده هاي ايشان هستند. اسلام مسلمانان را طوري تربيت كرد كه هيچ گاه مرد متدين و
مؤمن به مقررات ديني نمي تواند به همسر خود ظلم كرده و او را از روي
هوسراني و شهوت پرستي بدون اينكه مرتكب گناهي شده باشد طلاق دهد. در آغاز زندگی، هر گاه که جسم ها به هم می آمیخت و در پس پرده ی خلوت، روح ها یکی می شد، آنقدر زیبا و لذت بخش می نمود که حتی خاطره اش هم عشق آفرین بود.
انواع طلاق عاطفی کدام است؟
یافتههای تحقیق توصیفی-مقایسهای انجامشده ازسوی مددی و همکاران (۱۳۹۹) با هدف مقایسۀ سلامت عمومی و اختلال در فرزندان دختر خانوادههای طلاق رسمی، طلاق عاطفی و همتایان عادی برروی ۲۰۹ دختر مقطع متوسطه در تهران نشان دادند که فرزندان دختر با والدین دچار طلاق عاطفی سلامت عمومی کمتری دارند. مارکز (1989) با نگرش سیستمی معتقد است یک فرد متأهل زاویۀ درونی، زاویۀ همسر و زاویۀ سوم دارد. زاویۀ درونی توجه به خود و خواستههای فردی مانند دستیابی به ارتقا شغلی و تحصیلی و درکل، اولویت قراردادن موفقیت و پیشرفت فردی را در برمیگیرد. مارکز هفت الگوی کیفیت زناشویی را معین میکند که شامل سه الگوی کیفیت زناشویی پایین و چهار الگوی کیفیت پیشینه تحقیق طلاق عاطفی زناشویی بالاست. یکی ازالگوهای کیفیت زناشویی پایین الگوی جدایی است که در آن افراد با زاویۀ سومشان درآمیخته و از زاویۀ همسری فاصله میگیرند.
- گزارشهای مشارکتکنندگان حاکی از آن است که راهبردهای مقابلهای آنان دربرابر فشارهای روانی اغلب آسیبزننده است.
- تعداد فراوانی از مشارکتکنندگان بهنحو مستقیم و غیرمستقیم به مشکلات تعاملی و عاطفی با والدینشان اشاره کردند که دربین ۱۰ مضمون فرعی طبقهبندیشده در این بخش، دو مضمون احساس بیتفاوتی و بیتعلقی به والدین / خانواده و تمایل به جدایی از والدین بیشترین تکرار را بهخود اختصاص دادهاند.
- مرداني كه در فقر خود پايدار بوده اند و به خوبي مي دانند كه
با گذشت زمان آنها توانايي به دست آوردن يك مسكن معمولي در جامعه نخواهند
داشت و اشتغال نامنظم و يا نبود شغل و در نتيجه درآمد ناكافي براي تأمين
معاش خانواده باعث مي شود تا زوج خانواده اش را ترك نمايد. - این نوع از انواع طلاق در تمام جوامع با فرهنگ های متنوع رخ می دهد و تنها محدود به کشور خاصی نیست.
- سپس توضیحهای لازم دربارۀ مصاحبهها به مشارکتکنندگانی داده شد که به شناسۀ شخصی محقق مراجعه کرده بودند و باتوجه به شرایط مدنظر آنها محل و زمان مصاحبه (مجازی) تعیین شد.
جدایی و طلاق برای تمام اعضای خانواده استرس بزرگی است و ممکن است منجر به واکنش های سازگاری کوتاه مدت و بلند مدت شود (بلالی، اعتمادی و فاتحی زاده، ۱۳۹۰). همچنین طلاق موجب میشود که سازگاری زوجین و فرزندان آنها را در تمام ابعاد (روانشناختی، جسمانی، اجتماعی و هیجانی) تحت تاثیر قرار میدهد باعث کاهش عملکرد و ناکارآمدی اعضای خانواده پس از طلاق می گردد (پرتز، اسمیت و براون، ۲۰۰۰). درک نکردن صحیح رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود، دست به دست هم می دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج ها به وجود آید.